ترجمه و معادل کلمه «طفره رفتن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - to evade (فعل) 2 - to elude (فعل) 3 - to dodge (فعل) 4 - to avoid (فعل)
به خواندن ادامه دهیدفرهنگ فارسی هوشیار. نمایش تصویر. معنی. طفره رفتن. پخش صوت. معنی ويلان رفتن پاسخ روشن ندادن. طفره زدن : در جواب طفره مي رفت . مترادف طفره زدن، تعلل كردن، سردواندن، اهمال كاري كردن، در رفتن، سستي ...
به خواندن ادامه دهیدطفره رفتن از ... یک فرد ممکن است به دلایل مختلف خواب را به تعویق و تأخیر بیندازد. ممکن است فرد لزوماً از خواب خود اجتناب نکند، بلکه به انجام فعالیتهایی که به نظرشان لذتبخشتر از خواب است ...
به خواندن ادامه دهیدطفره زدن، تعلل كردن، سردواندن، اهمال كاري كردن، در رفتن، سستي كردن ≠ اقدام كردن، عمل كردن، دست يازيدن 1 فراز 2 سرد، طفره آمیز 3 بی خود، لاقیدانه & مسئولانه، درست و حسابی q سربالا
به خواندن ادامه دهیدواژگان مترادف و متضاد. معنی طفره زدن، تعلل كردن، سردواندن، اهمال كاري كردن، در رفتن، سستي كردن ≠ اقدام كردن، عمل كردن، دست يازيدن انگلیسی dodge, evade, elude, avoid, shirk, jink, parry, equivocate, prevaricate, put by عربی مراوغة، خدعة، حجة، تفاد، تفادى ...
به خواندن ادامه دهیددراوردن ، لباس کندن ، طفره رفتن ، درآوردن : doff. درباره برساد. دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
به خواندن ادامه دهیدبرای بیان مفهوم "طفره رفتن" یا "چیزی را درز گرفتن" یا "از کنار چیزی گذشتن" در زبان انگلیسی از عبارت "slur over something" استفاده میشود.
به خواندن ادامه دهید3- از محیط اطراف تان آگاه باشید. با آگاهی از محیط اطراف و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، راحت تر می توانید از انجام یک کار یا پاسخ یک سؤال طفره بروید. 4- سعی کنید شبکه گسترده ای از دوست و آشنا ...
به خواندن ادامه دهیدطفره رفتن. مترادف طفره رفتن: طفره زدن، تعلل کردن، سردواندن، اهمال کاری کردن، در رفتن، سستی کردن. متضاد طفره رفتن: اقدام کردن، عمل کردن، دست یازیدن. معنی انگلیسی: defer, fence, fudge, hedge, parry, procrastinate ...
به خواندن ادامه دهیدavoid (فعل) اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن. balk (فعل) طفره رفتن از، مانع شدن، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن، مانع رشدونموشدن.
به خواندن ادامه دهید۱. خیز برداشتن؛ جَستن. طفره رفتن: (مصدر لازم) کوتاهی کردن؛ تٲخیر؛ تعلل کردن در کاری؛ سر دواندن. ۱. اهمال، تاخیر، تعلل، سستی، گریز، مسامحه. ۲. برجستن، پریدن، جستن.
به خواندن ادامه دهیداز این رو سعی کردیم 16 تکنیک برای طفره رفتن از سوالات ناخواسته به شما معرفی کنیم که شما می توانید از این تکنیک ها در هر کجا که احساس کردید باید از پاسخ به سوال چشم پوشی کنید استفاده کنید. 1. از یک ...
به خواندن ادامه دهیدAuto device checking - Checking the status and finding the correct drivers for each hardware components is time-consuming; especially users will face unknown device errors in Device Manager program.Once connect to the internet, MSI Driver Utility Installer will automatically check your hardware components and present suitable …
به خواندن ادامه دهیدبرای مثال: فرد از صحبت کردن با همسرش طفره می رود چون تمایلی به صمیمی شدن ندارد. ولی این دلیل منطقی نیست زیرا که زن و شوهر هر دو صمیمیت را می خواهند و همانطور که گفتیم نوع صمیمیت آن ها ممکن است که ...
به خواندن ادامه دهیدواژه طفره و خود اصطلاح طفره رفتن در زبان فارسی معانی زیادی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: طفره: اهمال، تأخیر، تعلل، سستی، گریز، مسامحه، برجستن، پریدن، جستن، پرش، جست. طفره ...
به خواندن ادامه دهیدDownload MSI Dragon Center, the ultimate software for MSI laptops and desktops. Customize your settings, monitor your performance, and enjoy AI features.
به خواندن ادامه دهیدعواملی که منجر به مرگ، صدمات جدی و یا معلول شدن معدنچیان شدهاند، میتوانند ریشه در مسائل بهداشتی هم داشته باشند از جمله این عوامل میتوان به گرد و غبار، گازهای معدن و سرو صدا و غیره اشاره ...
به خواندن ادامه دهیدWelcome to the MSI USA website. MSI designs and creates Mainboard, AIO, Graphics card, Notebook, Netbook, Tablet PC, Consumer electronics, Communication, Barebone ...
به خواندن ادامه دهیدPrevaricate. Equivocate. خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن ؛ در تداول عامه برای جلب نفعی یا احتراز از زیانی تجاهل کردن. نمودن که از موضوع بکلی بی خبر است. Beat around the bush. زیر کار در رفتن. طفره رفتن ینی. خالی بستن ...
به خواندن ادامه دهید(طَ رِ) [ ع . طفرة ] (مص ل .) پریدن ، پریدن از بلندی .
به خواندن ادامه دهیدطَفره: ١. خیز برداشتن، جَست، پرش، گریز. ۲. کوتاهی، درنگ، دیرکرد، امروزوفرداکاری، این شاخه به آن شاخه پریدن، سردوانی، بهانه، سستی. ٣. ترابریِ / گسیلِ / سفرِ ( میانِ دو جا ) بدونِ پیمایش. نقطه ای ...
به خواندن ادامه دهیدطفره رفتن، عدول کردن، طفره زدن، شانه خالی کردن از، روی گرداندن از، از زیر کاری در رفتن
به خواندن ادامه دهیدازاینرو زمانی که درباره همکاری فرد در کار گروهی ناعادلانه قضاوت میشود، تلاشی که برای درک از انصاف به کار میگیرد، تعدیل می شود؛ بدین ترتیب آمادگی بیشتری را برای طفره رفتن پیدا می کند.
به خواندن ادامه دهیدمعنی. طفره. پخش صوت. معنی ۱. خیز برداشتن؛ جَستن. ۲. = 〈 طفره رفتن. 〈 طفره رفتن: (مصدر لازم) کوتاهی کردن؛ تٲخیر؛ تعلل کردن در کاری؛ سر دواندن. 〈 طفره زدن: (مصدر لازم) = 〈 طفره رفتن. مترادف 1- اهمال ...
به خواندن ادامه دهیدPlease download the latest Dragon Center through MSI official website. Gaming Mode: One-Click Optimization No need to tweak settings for each game to enjoy the most out of it.
به خواندن ادامه دهیدتسنیم: از طفره رفتن مداوم مشایی در پاسخ به سئوالات تا اعلام ختم رسیدگی خبرگزاری تسنیم گزارشی از دادگاه اسفندیار رحیم مشایی تهیه کرد.
به خواندن ادامه دهیدمعنی واژهٔ طفره رفتن در واژگان مترادف و متضاد به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب 0 یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ واژهنامهها
به خواندن ادامه دهیدطفره رفتن می تواند علامت اولیه برخی از اختلالات خلقی، مانند افسردگی دوقطبی، یا یک ویژگی ثانویه یک اختلال اضطرابی، مانند سندرم استرس پس از ضربه باشد. "من به هیچ چیز اهمیت نمی دهم": چرا چنین ...
به خواندن ادامه دهیدارجاع به لغت طفره رفتن. از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
به خواندن ادامه دهید